زندگينامه و سخنان هنري فورد
زندگينامه و سخنان هنري فورد
بنيانگذار كمپاني اتومبيل سازي فورد آمريكا ( 1863-1947 )
هنري فورد اغلب به اشتباه مخترع اتومبيل ناميده ميشود (اين نام متعلق به كارل بنز آلماني است). هنري فورد يك فرد خلاق بود كه صنعت اتومبيل را دگرگون كرد. وي در سيام جولاي سال 1863 در Deadborn ميشيگان متولد شد. در كودكي در مزرعه خانوادگي كار ميكرد. اوقات فراغتش را به اندوختن تجربه در تعميرگاه ماشينهاي مزرعه مي گذراند. فورد در سن 17 سالگي، مزرعه خانوادگي را ترك نموده ، به Detroit نقل مكان كرد و در آنجا كارش را در تعميرگاه هاي ماشين به ويژه موتورهاي بخارادامه داد. در سال 1882 به يك ماشين كار حرفهاي تبديل شده بود و توسط شركت Westinghouse استخدام شد تا ماشينهاي بخار را راهاندازي و تعمير كند.
فورد در سال 1891 يك موتور كوچك گازوئيلي طراحي كرد. سپس توماس اديسون او را به عنوان مهندس ارشد شركت روشنايي بخش استخدام كرد. سه سال بعد، فورد يك ماشين گازوئيلي ساخت كه به نام « كالسكه بدون اسب» شناخته ميشود. او شغلش را رها كرد تا علائق خود در زمينه ماشينها را دنبال كند. با گذشت بيش از 5 سال، هنري فورد به توسعه طراحي ماشينها شامل مدل A و مدل T ادامه داد. او سرعت و كارآيي سوخت ماشينها را افزايش داد؛ چرا كه كارآيي براي فرد، جنبه تجارتي داشت. وي خط توليد و اسمبلي را توسعه داد تا توليد ماشينها را سريعتر و اقتصاديتر كند. طي جنگهاي جهاني اول و دوم، ماشين فورد براي ساختن تجهيزات در جنگ استفاده ميشد. وي در آخرين سال هاي زندگي خود، به عنوان رئيس بنگاه فورد، كه يك مؤسسه خيريه بود، خدمت ميكرد. هنري فورد در هفتم آوريل 1947 درگذشت.
سخنان هنري فورد
كسي وجود ندارد كه توانايي انجام بيش از آنچه مي انديشد را نداشته باشد.
شكست، فرصتي براي شروع دوباره و هوشمندانه تر است.
انديشيدن، يكي از دشوارترين كارهاي انسان است. ولي با همين فرايند است كه انسان ميتواند به كشفيات و دريافتهاي ذهني باارزشي برسد و زندگي خود را پُربارتر كند. به اين ترتيب، ما بازيگر زندگي ميشويم نه تماشاگر آن.
چنانچه نتوانم حوادث را از بين ببرم، آنها را به حال خود مي گذارم تا به خودي خود حل شوند.
من هيچ وقت در جايي كه مي توانم بنشينم نمي ايستم و آنجا كه مي توانم بخوابم نمي نشينم.
باور من اين است كه همه كارها را خداوند روبراه مي كند و آن خداي قادر و متعال هيچ نيازي به توصيه و راهنمايي من ندارد؛ در اين صورت دليلي براي نگراني وجود ندارد.
بيش از هر چيز ديگري، آمادگي، رمز و راز پيروزي است.
اشتباه فرصتي است [ براي اين ] كه هوشمندتر باشيم.
شما نمي توانيد با قصد انجام يك كار به شهرت برسيد.
در هر شرايطي، با تمام توان و با بكارگيري تمام امكانات خود، كار كنيد. كسي كه از كار مي گريزد، در حقيقت از زندگي گريزان است.
بهتر است به جاي لگد كوبيدن به در، كليد آن را پيدا كنيد.
راز موفقيت در اين است كه بتوانيم ايده هاي ديگران را كسب كنيم و به مسائل، هم از ديد خود و هم از ديد ديگران بنگريم.
به جاي ايرادگيري، چاره انديشي كنيد.
قبل از هر چيز ديگر، آماده شدن راز موفقيت است.
موانع، آن چيزهاي وحشتناكي هستند كه وقتي چشمتان را از روي هدف بر مي داريد، به نظرتان مي رسند.
انديشيدن، دشوارترين كارها است؛ شايد به اين دليل است كه كمتر كسي زحمت آن را به خود مي دهد.
كارها را با آرامش و خونسردي انجام دهيد؛ زياد دربند شتاب در انجام دادن كاري نباشيد؛ مهم آن است كه آن را آغاز كردهايد.
بسياري از كارهاي دشوار، به نظر هيچگاه به پايان نميرسند، ولي اگر به آنها بينديشيم، انرژي ما را خواهند گرفت.
نقش كار در زندگي، مهمتر از گذران زندگي است؛ كار، خودِ زندگي است.
اگر بينديشيد كه مي توانيد كاري را انجام دهيد، يا مي انديشيد كه نمي توانيد آن را انجام دهيد، در هر دو صورت، حق با شما است.
اگر شما در انديشهي آيندهتان نباشيد، آيندهاي نخواهيد داشت.




